سقوط

| 7 Comments

سقوط هواپيما

نميدونم اصلا چي بگم. انقدر اعصابم خورده که نميدونم چي بنويسم.
فقط ميدونم تا طرز فکر مسوولين مملکتمون اينه، بازم شاهد اين اتفاق ها خواهيم بود. و ميدونم وقتي يه هواپيمايي نقص فني داره، هيچ کس از آسمون نمياد نجاتش بده...
خيلي دلم سوخت، براي مسافرها که همشون عکاس و خبرنگار بودن، براي خلبان که خيلي سعي کرد برگرده اما نتونست، براي مردم ساکن شهرک توحيد که شاهد سقوط در خونه هاشون بودن و براي خودمون که با اينهمه ثروت ملي بايد سوار اين هواپيماهاي رده خارج بشيم...

7 Comments

فقط آرزوي صبر!

می دوني تا زمانيكه بخوايم بشينيم و از همديگه انتقاد كنيم همين وضعيت باقي مي مونه.بايد به جاي پریدن به همدیگه یه ذره تلاش کنیم!
كي مي تونه جز من و تو ...

ماها ديگه عادت كرديم؛ شما هم عادت مي كنيد. اگر سالي يكدفعه از اين اتفاق ها نيفته بايد چي كار كنيم.
نه نمي شه بايد اتفاق بيفته؛ اينجا ايرانه و آقايون تنها فكرشون جيب هاي گشادشونه نه زندگي ملت.

با همين عادت كردنهاي ماست كه هيچ اتفاقي تا ابد نميفته و اينا هر روز پر رو تر ميشن و جيباشون گشادتر ... !

همین منو شماییم که مسئولین این مملکت می‌شیم! با یک سری درجات بالا و پایین! از چه انتقاد می‌کنیم که ریشه را باید در خود بجوییم!

تکبیر!
ولی جدی!
==================
پاسخ:
با نظرت كاملا موافقم! اما خب از اونجايي كه اكثرهم لايعقلون بهتر از اين نميشه انتظار داشت!!

يادشان گرامي باد ...

About this Entry

This page contains a single entry by Ali published on December 7, 2005 9:43 AM.

was the previous entry in this blog.

is the next entry in this blog.

Find recent content on the main index or look in the archives to find all content.

Pages

Powered by Movable Type 5.14-en