Confounded

| 13 Comments

خيلي هفته شلوغي بود. عليرغم اينکه کارهام رو دارم کلي کم ميکنم و کار جديد هم قبول نميکنم، منظم کردن کارا اونم بعد از وقفه اي که تو دوران امتحانام بهشون خرده بود، کلي کار برد.
نميدونم چرا انگيزه لازم براي کار رو ديگه ندارم...، هرچند که تو بهترين موقعيت هاي کاريم هستم...
خيلي کم تحمل شدم. اگر قبلنا به صورت منطقي ميتونستم خودمو اميدوار کنم، ديگه اصلا نميتونم با هيچ منطقي خودمو دلخوش کنم.

همه اينا موجب شده تو تصميمي که براي چند سال ديگه داشتم، خيلي بيشتر مصمم بشم. و از تمام نيروم براي رسيدن بهش استفاده کنم.

فعلا هم که تند و تند دارم ميرم کوه. اونم تنهايي براي اينکه بتونم با ذهن متمرکز و در آرامش، تصميم بگيرم....


Apocalyptica
Reflections

13 Comments

آهنگش خيلي به جا بود.

فكر كنم با اين آهنگ ها توي كوه كلي روحيهُ تازه مي گيري خوش به حالت

مي دوني هميشه شرايط اون جوري نيست كه آدم ميخواد...ولي هيچي هم جلودار انسان نيست!!! اين خود آدمه كه بايد مبارزه كنه... اينه كه باعث ميشه با آدماي عادي فرق داشته باشي!

خوش به حالت!! براي من بر خلاف تو هيچ چيزي پيش نمي آد كه منو مصمم تر از ايني كه هستم بكنه!! يه خوبي ديگه هم كوهه! من كوه دوست دارم!
و يه چيزي به ذهنم رسيد! اينكه آدمي به مالتي تسكي تو اگه تمام نيروشو بذار سر يه چيز... فكر نمي كنم ديگه خيلي سخت باشه!

هی ... من یه 22 ساله ام یعنی تا یه ماهه دیگه یه 22 ساله ام ... این جا خوبه یعنی یه جوریه که توش راحتم نمی دونم چطور تا حالا ندیده بودمش ... عکس این پست هم خوبه ... هی آدمو می بره با خودش ...

علی آقا خوشحال شدم که بمن سرزدی0 البته من تقریبا از مشتریهای دایمی وبلاگ شما هستم .
لینک شما رو درج کردم.

در مورد شلوغي كارا بايد بگم كه خوش به حالت چون از همه شلوغي فقط لينك سازمان رو ديدي ...:) .... خانه شهروند آزادي ...تفكر ... فاكتورهاي بندويت ها ... رايانه شهر كه هر روز شبكه شون دان ميشه ... فرهنگسراي رازي كه هر روز يه جاش خرابه ... تفكر كه دائما با اين مرتيكه خنگ سر اينكه هيچيش به ما مربوط نيست دعوا داريم ... فن آوران .... و .... و .... و ...

در مورد مصمم بودن هم خيلي خوبه كه يه چيزايي وجود داشته باشه به عنوان هدف كه ادم اونا رو ببينه و كل راه رو بدوئه .... خيلي عالي ... در نهايت اگر هدفت بد هم باشه باز خوبيش اينه كه مثل ميليون ها نفر آدم دور و برمون روز مره زندگي نميكني ....
تبريك ميگم ....
كوه خوش بگذره ...مارو هم ببر نامرت ....

سلام. عكس عجيبي بود. با نوشتت كاملا متاناسب. آدم احساس مي كرد. زمان اون قدر تند مي گذره كه عمرا به پاش برسي....

موفق باشي در هر حال:)

. . .
امیدوارم همیشه درست تصمیم بگیری . . .

زندگي هيچ است اندر هيچ ...... اي هيچ بيهوده در هيچ مپيچ

نميدونم ولي به نظر من هرجا بري بدي هايه خودشو داره....شايد اگه بيشتر فكر كني به نتيجه بهتري برسي...البته هيچي رو هم از دست نميدي...ارزشه تجربه كردنو داره فكر كنم...
اين عكسه يه قسمتش نييييييس چرا؟؟؟؟؟:D

About this Entry

This page contains a single entry by Ali published on July 6, 2005 10:33 PM.

was the previous entry in this blog.

is the next entry in this blog.

Find recent content on the main index or look in the archives to find all content.

Pages

Powered by Movable Type 5.14-en