| 6 Comments

امروز از اون روزهاي وحشتناک بود! اولش که سر امتحان ديناميک، استاد گرانقدر ما به علت اينکه بلد نبودن ماشين حساب اينحانب رو Reset کنه ماشين حساب رو مصادره نمودن و منم که يه جورايي از صبح قاط زده بودم اعصابم ريخت به هم و برگم رو خط خطي کردم تحويل استاد دادم.
بعد از نيم ساعت به گند کاري خودم پي بردم و فهميدم که 10 نمره از پايان ترم رفت رو هوا.
براي همين به آيين پاچه خواري رو آوردم و قرار شد فردا امتحان بدم دوباره:(((
خلاصه فردا خدا به داد برسه! امشب هم که اصلا حال و حوصله ندارم. براي همين ميرم يه ذره بخوابم. پس تا فردا =;

6 Comments

و آنگاه بود كه خداوند عقل را آفريد!!!!!!!!! مرد حسابي برداشتي با خودت كامپيوتر بردي سر جلسه امتحان (ماشين حساب كه چه عرض كنم) بعد شاكي هم ميشي؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

چرا عاقل كند كاري كه...
اولا تبريك و خير مقدم اخه اينم كار بود كه تو كردي ؟ استاد به اين نازنيني رو
اذيت كردي!!!!
آوازت تو همه دانشگاه پيچيده پسر جون

آواز علي شنيدن از دور خوش است.........

سلام:)
مبارك هووووووووووووورا
موفق باشيد

امتحانت چي شد؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

مبارك باشه:((((((((((((
اي بابا...

About this Entry

This page contains a single entry by Ali published on May 25, 2003 8:18 PM.

شروع دوباره was the previous entry in this blog.

is the next entry in this blog.

Find recent content on the main index or look in the archives to find all content.

Pages

Powered by Movable Type 5.14-en