August 10, 2003

روزا ميان و ميرن....
هيچ وقت نتونستم جواب اين سوال رو پيدا کنم:( "همه چي اجباره يا اختياره؟"
خيلي تو اين زمينه ها کتاب خوندم، پرسيدم اما واقعا وجودم قانع نشده...
مثلا يه بچه يي که تو بغل يه زن گدا به دنيا مياد، تا آخر عمرشم به اجبار بايد گدايي کنه و تو همون خيابون بميره حق نداره عدالت خدا رو زير پا بذاره؟؟؟
ببينم چرا بايد يه بچه يي معلول بدنيا بياد و تا آخر عمرش همش زجر بکشه؟ چه انتخابي داشته آخه؟
شنيدين ميگن شانس شانس؟ شانس چيه؟ همون جبر الهي يه؟
.....
همه ميگن اينکه ميتوني فکر کني و خودت تصميم بگيري نشونه اختيارته. اما اون فکر چه جوري مياد به ذهن آدم؟؟؟ اگر اونم دست يکي ديگه باشه پس عذاب اينا همش الکيه؟؟
يادمه پيش دانشگاهي که بودم سر کلاس ديني از اين بحثا سر کلاس بود. اونقدر به معلممون گير دادم که ديگه سوالامو جواب نميداد. يه بارش يادمه ازش پرسيدم "عبادت جامدات تکويني يا تشريعي؟" بعد جواب داد "معلومه ديگه تکويني". منم کتاب در آوردم نشون دادم نوشته تشريعي:)) بعد منو از کلاس انداخت بيرون.
خلاصه هميشه اين چيزا برام سوال بوده... همچنان هم سواله.
دلم ميخواست فردا يه کاري رو ميکردم اما نميتونم. چون مجبورم. براي همينم فقط ميتونم اينطوري براي خودم توجيهش کنم. تو اين زمينه واقعا بدشانسم:(
پ.ن: ...suddenly i know i'm not sleeping

Posted by agordji at August 10, 2003 12:48 AM